من نه عاشق هستم و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من
من خودم هستم و تنهایی و حس غریب
که به صد عشق و هوس می ارزد
و در شهر من چیزی گم شده که...
هرکس آن را به نامی می خواند
....
عمر من آه نیلوفر است که بر آب میروداز من نشانه مجو
از باد ها...
بی نشانه ترم
اینام از خودم بود امیدوارم با نظراتتون من رو راهنمایی کنید
برچسبها:
گاهی وقتا که تو آب نگاه می کنم بهش اشاره می کنم و میگم:
ببین! من ماهم
خنده داره؟نه اصلا من خودمو ماه میبینم پر از چاله چوله اما نورانی و من همینم...
گاهی من هم از راه ابری رویا به دیدار کودکی هایم میروم آنجاکه...
روی مشق شبانه ام...
به خواب رفته ام!
شاید در انتظار فرداهایی بهتر...شاید
این کودک نمی داند از زندگی چه می خواهد ...شاید...
این متن از خودمه نظر بدین لطفابرام مهمه:)))))))))))))))))
برچسبها:
























